در تعریف وسواس می توان گفت که یک اختلال روانشناختی می باشد که به صورت افکار مزاحم، تکراری و به مرور غیر ارادی ، غیر منطقی و در نهایت اضطراب آور هستند که در هر سنی فرد می تواند به آن مبتلا گردد و زمانی این اتفاق می افتد که فرد در چرخۀ این افکار و اعمال وسواسی قرار می گیرد.
اختلالی شایع، مزمن و طولانی مدت که فرد در آن دچار افکار (وسواس فکری) و رفتار (اجبار عملی) غیر قابل کنترل و مکرر میشود و احساس میکند باید چندین بار این افکار و رفتار را تکرار کند. این افکار به صورت غیر ارادی به ذهن می آیند و موجب ناراحتی و ایجاد اضطراب می شوند، و در نتیجه ممکن است برای بی اثر کردن این افکار ناخوشایند شروع به انجام یک سری اعمال تکراری نماید. در برخی موارد وسواس بدون اجبار و در بسیاری از موارد وسواس و اجبار عملی با یکدیگر همراه می شوند.
افکار وسواسی، افکار ناخوشایند، تصاویر و یا تحریکات (مثل فکر مبتلا شدن به بیماری توسط کسی که مبتلا به بیماری است) است که به ذهن فرد می آیند حتی اگر فرد نخواهد. این افکار اغلب ایده های غیر واقعی هستند، گاهی اوقات مربوط به موضوعات خشونت آمیز و جنسی هستند که با اخلاقیات و نگرش های فرد تناقض دارد.
افراد مبتلا به اختلال وسواس – اجبار معمولا افکار وسواسی خود را محصول ذهن خود می دانند (بر خلاف افراد مبتلا به هذیان ). با این حال، این افکار باعث فشار شدید روانی می شود. فرد مبتلا احساس ناامیدی می کند و به خاطر محتوای آن ها احساس گناه یا شرم دارد. افکار وسواسی حتی بدون اعمال اجباری [فقط وسواس] می توانند رخ دهند.
اجبارها اعمال یا آیین هایی هستند که فرد احساس می کند که بارها و بارها مجبور به انجام آن ها است. آن ها می توانند اعمال جسمی یا حرکتی مانند شستن دست ها و وارسی درب و یا اعمال ذهنی مانند شمارش یا تکرار ریتم ها را در سر خود انجام دهند. افراد مبتلا معمولا احساس می کنند که این کار را به دلیل افکار وسواسی انجام می دهند.
آیین ها فریبنده هستند و به فرد حس ایمنی می دهند یا این احساس که می توانند از وقوع اتفاقات بد جلوگیری کنند، حتی اگر چیز بدی وجود داشته باشد که احتمال وقوع آن بسیار کم باشد آیین ها انجام می شوند. در بسیاری موارد، افراد مبتلا تلاش می کنند خود و دیگران را از خطر با انجام آیین ها حفظ کنند. تلاش برای مقاومت در برابر اعمال اجباری معمولا با ترس زیادی همراه است. بدون درمان، شدت اعمال اجباری در طی زمان افزایش می یابد.
“رفتار ایمنی” اشاره به اقداماتی دارد که برای دفاع در برابر آسیب و یا مسئولیت پذیری در مورد پیامدهای منفی عمدا انجام می گیرند. این ممکن است شامل پوشیدن لباس شانس و یا پوشیدن دستکش ها برای جلوگیری از آلودگی به میکروب ها باشد. این شکل پنهانی اجتناب است: از وضعیت تحریک کننده به طور کامل اجتناب نمی شود، اما فرد مبتلا به طور کامل در معرض ترس بیش از اندازه خود قرار نگرفته است. تلاش برای سرکوب افکار “بد” نشانگر شکل دیگری از رفتار ایمنی است.
با وجودی که رفتار ایمنی در کوتاه مدت اعتقادی را به وجود می آورد، شدت افکار وسواسی را در بلند مدت بیشتر می کند زیرا باعث ایجاد هذیان می شود که آن ها “مورد نیاز” هستند و ترس به طور مداوم توسط آن کاهش می یابد.
شخصیت وسواسی
ذهن شخصیت های وسواسی به صورت مداوم درگیر نظم و ترتیب ، جزییات، قوانین، فهرست ها و … می باشد. این افراد کمال طلب بوده و به صورت افراطی خود را وقف کار و تولید می نمایند، نسبت به حود و دیگران خسیس هستند و درباره مسایل ارزشی و اخلاقی، بیش از اندازه جدی، دقیق و انعطاف ناپذیرند.
نگارنده نوشتار: دکتر سعید ملیحی الذاکرینی
درصورت تمایل به تعیین وقت مشاوره با دکتر ملیحی اینجا را کلیک کنید.