دسته بندی ها: رسانه

اختلال شخصیت خودشیفته

تنظیم: الین کریمیان
زیر نظر استاد دکتر سعید ملیحی الذاکرینی

اختلال شخصیت خودشیفته یا Narcissistic Personality Disorder که به اختصار NPD نامیده می شود، یک مشکل سلامت روان است که در آن افراد به طور غیرمنطقی احساس بالایی از اهمیت خود دارند. آنها به توجه بیش از حد نیاز دارند و به دنبال آن هستند و می خواهند مردم آنها را تحسین کنند. افراد مبتلا به این اختلال ممکن است توانایی درک یا اهمیت دادن به احساسات دیگران را نداشته باشند. اما در پشت این نقاب اعتماد به نفس شدید، از ارزش خود مطمئن نیستند و به راحتی از کوچکترین انتقادی ناراحت می شوند.

اختلال شخصیت خودشیفته در بسیاری از زمینه های زندگی مانند روابط، کار، مدرسه یا مسائل مالی مشکلاتی ایجاد می کند. افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفتگی ممکن است به طور کلی ناراضی و ناامید باشند وقتی که به آنها لطف یا تحسین خاصی که معتقدند سزاوار آن هستند داده نمی شود. آنها ممکن است روابط خود را مشکل دار و ناکامل بدانند و سایر افراد از بودن در کنار آنها لذت نبرند.

درمان اختلال شخصیت خودشیفته حول محور گفتار درمانی است که روان درمانی نیز نامیده می شود.

اختلال شخصیت خودشیفته مردان را بیشتر از زنان مبتلا می کند و اغلب در نوجوانی یا اوایل بزرگسالی شروع می شود. برخی از کودکان ممکن است ویژگی‌ های خودشیفتگی را نشان دهند، اما این معمولاً برای سن آنها معمول است و به این معنی نیست که آنها به زندگی با اختلال شخصیت خودشیفته ادامه خواهند داد.

 علائم NPD

علائم اختلال شخصیت خودشیفته و شدت آنها می تواند متفاوت باشد. افراد مبتلا به این اختلال می توانند:

به طور غیرمنطقی احساس خود بزرگ بینی نسبت به خود داشته باشند و نیاز به تحسین مداوم و بیش از حد دارند.

احساس کنند که آنها مستحق امتیازات و رفتار ویژه هستند.

انتظار داشته باشند که حتی بدون موفقیت به عنوان برترین شناخته شوند.

کاری کنند که دستاورد ها و استعداد ها بزرگتر از آنچه هستند به نظر برسند.

مشغول تخیلات در مورد موفقیت، قدرت، درخشش، زیبایی یا همسر عالی خود باشند.

باور کنند که آنها از دیگران برتر هستند و فقط می توانند با افراد به همان اندازه خاص وقت بگذرانند یا آنها را درک کنند.

از آنها انتقاد نباید شود و به افرادی که فکر می کنند مهم نیستند نگاه نمی کنند.

انتظار لطف های ویژه را داشته و از دیگران انتظار دارند که بدون اینکه از آنها سوالی بپرسند آنچه را که می خواهند انجام دهند.

از دیگران برای به دست آوردن آنچه می خواهند بهره می برند.

ناتوانی یا عدم تمایل به شناخت نیاز ها و احساسات دیگران.

به دیگران حسادت کرده و باور می کنند که دیگران هم به آنها حسادت می کنند.

متکبرانه رفتار کردن، زیاد لاف زدن و مغرور بودن.

اصرار بر داشتن بهترین ها از همه چیز – برای مثال، بهترین ماشین یا دفتر کار.

مشکلات افراد مبتلا به NPD

در عین حال، افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفتگی در برخورد با هر چیزی که به عنوان انتقاد از نظرشان ایراد می شود، مشکل دارند. آنها می توانند:

زمانی که به رسمیت شناخته نمی شوند یا درمان خاصی دریافت نمی کنند، بی تاب یا عصبانی 

شوند.

در تعامل با دیگران مشکلات اساسی دارند و به راحتی احساس حقارت می کنند.

با خشم یا تحقیر واکنش نشان داده و سعی می کنند دیگران را تحقیر کنند تا خود را برتر جلوه دهند.

در مدیریت احساسات و رفتار خود مشکل دارند.

مشکلات عمده ای را در مواجهه با استرس و سازگاری با تغییرات تجربه می کنند.

از موقعیت هایی که ممکن است در آن شکست بخورند کناره گیری کرده یا از آنها اجتناب می کنند.

احساس افسردگی و نوسان خلق و خویی می کنند زیرا آنها به کمال نمی رسند.

احساسات پنهانی از ناامنی، شرم، تحقیر و ترس از افشا شدن به عنوان یک شکست را همراه دارند.

علل NPD

مشخص نیست که چه چیزی باعث اختلال شخصیت خودشیفته می شود. علت احتمالاً پیچیده است. اختلال شخصیت خودشیفته ممکن است با موارد زیر مرتبط باشد:

محیط – روابط والدین و فرزند با تحسین بیش از حد یا انتقاد بیش از حد که با تجربیات و دستاورد های واقعی کودک مطابقت ندارد.

ژنتیک – ویژگی های ارثی، مانند ویژگی های شخصیتی خاص.

نوروبیولوژی – ارتباط بین مغز و رفتار و تفکر

عوارض

عوارض اختلال شخصیت خودشیفته و سایر شرایطی که می تواند همراه با آن رخ دهد عبارتند از:

مشکلات رابطه

مشکلات در محل کار یا مدرسه

افسردگی و اضطراب

سایر اختلالات شخصیتی

یک اختلال خوردن به نام بی اشتهایی

مشکلات سلامت جسمانی

سوء استفاده از مواد مخدر یا الکل

افکار یا رفتار خودکشی

نگارنده نوشتار: دکتر سعید  ملیحی الذاکرینی
درصورت تمایل به تعیین وقت مشاوره با دکتر ملیحی اینجا را کلیک کنید.
 

سرطان پستان

نشگانگان اختلالات روانی در بیماران مبتلا به سرطان پستان

تنظیم: امیرحسین داورزنی
زیر نظر استاد دکتر سعید ملیحی الذاکرینی

بیماران مبتلا سرطان، اغلب واکنش های روان شناختی مختلفی که طیف وسیعی از مشکلات تضعیف روحیه و انفعال تا خشم و مشکلات مربوط به حافظه را در بر میگیرد، نشان میدهند. این بیماران اغلب مسایل روان شناختی- اجتماعی مشترکی را تجربه میکنند که به اصطلاح آنها را شش دی[۱](ترس از مرگ،ترس از وابستگی به خانواده همسر یاپزشک،ترس از بدشکلی[۲] یا تغییر در ظاهر و تغییرذهنی از خود که گاهی منجر به فقدان یا تغییر در عملکرد جنسی فرد میشود،ناتوانی مزمن که منجر به تداخل در فعالیت های مربوط به محیط کار، مدرسه و اوقات فراغت میشود، آشفتگی در روابط بین فردی و در نهایت پریشانی یا درد در مراحل نهایی ۸ اوقات فراغت میشود، آشفتگی در روابط بینفردی و در نهایت پریشانی بیماری)می نامند(تاپا،۲۰۱۱). مطالعات نشان داده است که بین ۵۰ تا ۸۵ درصد از بیماران مبتلا به سرطان، به طور همزمان از یک اختلال روانپزشکی رنج می برند.


رایج ترین مشکلات این بیماری

گفته میشود که افسردگی و اضطراب از واکنش های شایع در بیماران مبتلا به سرطان سینه است. محققان، چنین گمانه زنی میکنند که هر چند بسیاری از بیماران مبتلا به سرطان سینه ملاک های لازم برای افسردگی عمده را برآورده نمی سازند اما، علائم زیرآستانه ای افسردگی در این بیماران بسیار شایع است و احتمالا نیاز به درمان دارد. از سوی دیگر بسیاری از تحقیقات نشان داده است که شش اختلال روانی در بیماران مبتلا به سرطان سینه از شیوع بالایی برخوردار است و نیازمند ارزیابی های دقیق و مداخلات بالینی است سه دسته از این اختلالات واکنش مستقیم نسبت به بیماری است و عبارتند از  اختلال سازگاری همراه با افسردگی / اضطراب، افسردگی عمده و دلیریوم.

راهکارهایی برای بیماری

سرطان از جمله بیماری هایی است که با ایجاد تنش های مزمن و اختلالات جسمی، روانی و اجتماعی متعدد، باعث ایجاد اختلال در ویژگی های روانشناختی بیماران می شود. لذا یکی از جوانب مراقبتی در بیماران مبتلا به سرطان، علاوه بر درمان های دارویی و شیمی درمانی، توجه به بهبود و ارتقاء حالات روانشناختی و روان درمانی است (نجف دوست،۱۳۹۸). درمان های طبی و روانشناختی متعددی برای درمان این بیماری وجود دارد. درمان های طبی شامل جراحی، پرتودرمانی، شیمی درمانی، هورمون درمانی، ایمنی درمانی و درمان هدفمند(داروهایی که با رشد سلول سرطانی تداخل میکنند)(انجمن روانشناسی آمریکا،۲۰۱۵). با این وجود تقریباً همه درمان های طبی موجود اثرات جانبی منفی، مثل ریزش مو، تهوع، خستگی و ناباروری دارند و ممکن است سبب افزایش استرس در زندگی بیماران، دوستان و خانواده آنها شوند. درمان های روانشناختی فردی و گروهی نیز به بیماران جهت مقابله با تشخیص بیماری خود کمک میکنند. برخی از مداخلات روانشناختی بر مهارت های شناختی و رفتاری مدیریت استرس تمرکز دارند، در حالی که برخی دیگر بر فراهم ساختن حمایت اجتماعی و فرصتی برای ابراز هیجانات تمرکز دارند. دریافت حمایت اجتماعی از طرف خانواده و دوستان، پیوستن به گروه های حمایتی و دریافت حمایت هیجانی از طریق مداخلات روانشناختی احتمالا به برخی از افراد مبتلا کمک میکند تا کارکرد روانشناختی خود را افزایش دهند، افسردگی و اضطرابشان را کاهش دهند، درد خود را مدیریت و کیفیت زندگیشان را افزایش دهند(برانون و همکاران،۲۰۱۴). مداخلات روانی اجتماعی دامنه گسترده ای(مثل حمایت روانی اجتماعی، درمان شناختی رفتاری و ابراز هیجان) دارند.آنتونی(۲۰۱۳) معتقد است این مداخلات به لحاظ شناختی طراحی میشوند تا ارزیابی استرس و راهبردهای مقابله ای را تعدیل کنند، به لحاظ رفتاری تنش، اضطراب و درماندگی را از طریق آموزش آرامش، ذهن آگاهی، هیپنوتیزم، یوگا و دیگر تکنیک ها کاهش دهند و به لحاظ بین فردی از طریق بهبود حمایت اجتماعی دریافتی و ارتباط گروهی مهارت هایی شبیه جرئ تورزی و مدیریت خشم را ایجاد کنند. با این وجود یکی از مؤثرترین رویکردهای روانی اجتماعی برای بیماران مبتلا به سرطان مداخلات روانی آموزشی است. مداخلات روانی آموزشی موجود در مداخلات روانی اجتماعی نگرانی های ناشی از ناراحتی را موردتوجه قرار میدهند(ماتسودا،یامائوکا، تانگو، ماتسودا و نیشی موتو) همچنین، مداخلات روانی آموزشی گروهی احساس بلاتکلیفی و درماندگی، ترس از ناشناخته ها و ناراحتی های روانشناختی را کاهش میدهند. آنها دانش بهداشتی و احساس اعتماد را بهبود میبخشند و مقابله و کیفیت زندگی را افزایش میدهند(جونز و همکاران،۲۰۱۱). اثر مثبت مداخلات روانی آموزشی بر افزایش دانش بیماران در مورد بیماریشان، افزایش مهارت های مقابله ای و سازگارانه و تسکین نشانه های منفی گزارش شده است.از دیگر درمان های رایج میتوان به اثربخشی روان‌درمانی پویشی کوتاه‌مدت فشرده (SDTP) بر ارتقاء امید و شادکامی افراد مبتلا به سرطان سینه،اثر بخشی طرحواره درمانی براصلاح خودانگره منفی و…اشاره کرد.

نگارنده نوشتار: دکتر سعید  ملیحی الذاکرینی
درصورت تمایل به تعیین وقت مشاوره با دکتر ملیحی اینجا را کلیک کنید.
 

افسردگی

افسردگی، یک اختلال شایع اما جدی در جامعه امروز است. این اختلال منجر به برهم خوردن زندگی طبیعی فرد و ایجاد احساسات منفی مانند غم، اضطراب، ناامیدی و عصبانیت در فرد می‌شود. افسردگی بر فکر، احساس و عمل فرد تأثیر گذاشته و زندگی وی را مختل می‌کند. درصورتی‌که علائم شایع افسردگی بیش از دو هفته در فرد ادامه داشته باشد بهتر است که به متخصص اعصاب و روان مراجعه کرده و درخواست کمک کند. مهم است که افراد دچار افسردگی بدانند که علائم و احساسات فعلی آن‌ها تنها به خاطر بیماری‌شان هستند و نه خود واقعی آن‌ها. مهم نیست که چقدر احساس ناامیدی، یاس و افسردگی می‌کنید؛ با درک علل و درمان آن می‌توانید اولین قدم برای داشتن احساس بهتر و غلبه بر مشکلات را بردارید.

احساس ناامیدی و غم در برخی مواقع، جزوی از زندگی طبیعی انسان است اما وقتی عواطفی مانند ناامیدی و ترس با گذشت زمان در فرد از بین نروند و تشدید شوند ممکن است فرد دچار افسردگی شود. افسردگی نه‌تنها باعث داشتن احساس غم و اندوه در تمامی مراحل زندگی فرد می‌شود بلکه توانایی وی در پاسخ به مشکلات زندگی، انجام فعالیت‌های روزانه و عملکرد جسمی و عقلانی را تحت‌الشعاع قرار داده و در خوردن، خوابیدن و لذات زندگی فرد اخلال ایجاد می‌کند تا حدی که حتی گذراندن یک روز معمولی نیز برای وی سخت و طاقت‌فرسا می‌شود. درحالی‌که برخی افراد افسردگی را تحت عنوان «زندگی در سیاه‌چاله» یا داشتن عذاب همیشگی تفسیر می‌کنند برخی احساس بی‌جانی، خالی بودن و بی‌تفاوتی می‌کنند. افسردگی ممکن است منجر به عصبانیت و بی‌قراری شده و میزان طاقت افراد در برابر مشکلات را بسیار کم می‌کند. در صورت عدم درمان، افسردگی ممکن است منجر به بروز اختلالات شدید جسمی و روحی در فرد شود.

یکی از عواملی که در افسردگی دخیل است، رابطه دلبستگی با دیگرانِ مهم است. مطالعات متعددی بیان کرده‌اند که تفاوت فردی در سبک دلبستگی، تأثیر مهمی بر بهزیستی و سازگاری هیجانی افراد دارد.همچنین بیان شده است که سبک دلبستگی بزرگ‌سالان با توانایی تنظیم پریشانی در آن‌ها ارتباط دارد. اعتقاد بر این است که تفاوت در مدل‌های کارکردی دلبستگی که فرض می‌شود زیربنای تفاوت در سبک‌های دلبستگی هستند، در بهزیستی اشخاص نقش اساسی دارد. به این طریق که افراد را به روش‌های مختلف تنظیم هیجان در مقابل تجربه‌های پراسترس و چالش‌برانگیز زندگی هدایت می‌کند . اخیراً علاقه بیشتری برای درک سازوکارهای مربوط به رابطه بین دلبستگی و نشانه‌های افسردگی به وجود آمده است.

نگارنده نوشتار: دکتر سعید  ملیحی الذاکرینی
درصورت تمایل به تعیین وقت مشاوره با دکتر ملیحی اینجا را کلیک کنید.
 

بحران خیانت

خیانت واژه ی است که خیلی افراد برای رابطه فرازناشویی نام گذاری کرده اند.از طرفی هر نوع رابطه با فردی به غیر از همسر که منجر به ایجاد احساس عاشقانه، لذت و عاطفه شود، آرامش خاطر فرد و زندگی او را به هم بزند و مورد قبول جامعه، عرف و شرع نباشد، خیانت تلقی می‌شود. این رابطه می تواند تک بعدی (مثلا فقط عاطفی) یا چندبعدی (عاطفی ، جنسی ، اقتصادی و…) باشد.

روابط جدیدی که برخلاف تعهدات زناشویی ایجاد می شوند ممکن است دلایل مختلف داشته باشد ؛ از جمله کنجکاوی ، تنوع طلبی ، فقدان اعتماد به نفس ، مشکلات جنسی ، عدم تعهد ، انتقام جویی ، اختلافات زن و شوهر و …. یکی از مهمترین دلایل خیانت در روابط با همسر ، وجود اختلال روانی و و مشکل در ایجاد و تداوم روابط صمیمانه در شخصیت فرد است.

نگارنده نوشتار : دکتر سعیده مصافی
در صورت تمایل به تعیین وقت مشاوره با دکتر مصافی اینجا را کلیک کنید.

استرس یا فشار روانی

استرس چیست؟

میزان نیرو یا فشار ایجاد شده در یک جسم یا ماده و تغییرات حاصله را استرس می نامیم و عامل ایجاد کننده این نیرو استرسور یا فشار آور خوانده می شود.

معمولا فشار وارده اثرات و تغییراتی را در محمل ایجاد می کند و این تغییرات بسته به خواص فیزیکی یا شیمیایی محمل استرس متفاوت می شود . بعنوان مثال یک کیلوگرم فشار وارده بر یک شیء نرم مانند یک خط کش پلاستیکی سبب تغییر شکل آن می شود ولی همین میزان فشار بر یک جسم سخت نظیر آهن هیچ اثر و تغییری ایجاد نمی کند.

بنابراین محرکی در یک جا استرس ایجاد می کند و در جای دیگر استرس ایجاد نمی کند. این قضیه در خصوص انسان نیز صادق است. یک عامل فشار آور یا استرسور ممکن است در فردی  استرس ایجاد کند و در فرد دیگر استرس ایجاد نکند.

انواع فشار عصبی یا روانی

لذا استرس پاسخی است که  بدن یا روان ما به فشارهای وارده تولید می کند. گاه استرس مفید و گاه مضر است. گاه حاد و شدید و گاه خفیف است. گاه گذرا است و گاه ماندگار و مزمن شونده . عامل ایجاد کننده استرس هم می تواند درونی و هم بیرونی باشد ولی حالت استرس کاملا درون روانی و یا درون جسمانی است.

در هر صورت حتی استرس کم ولی  مداوم اثرات مخرب تدریجی در دستگاه روانی و بدن ایجاد می کند.

نگارنده نوشتار: دکتر سعید  ملیحی الذاکرینی
درصورت تمایل به تعیین وقت مشاوره با دکتر ملیحی اینجا را کلیک کنید.