متاورس(فراجهان)
آیا تا کنون واژهی آواتار به گوشتان خورده است؟! آیا چیزی از زندگی مجازی میدانید؟ اگر میدانید و یا حتی این کار را کردهاید، چه احساسی داشتهاید؟ چقدر توانستهاید با این نوع ز زندگی ارتباط برقرار نمایید؟ در این مقاله قصد داریم تا در خصوص مِتاوِرس یا فراجهان مختصری بنویسیم و اشارههای کوتاهی به آسیب شناسی، مزایا و نقش و جایگاه آن در روانشناسی داشته باشیم.
واژهی مِتاوِرس از دو واژهی «متا» و «ورس» تشکیل شده است. متا Metaبه معنی «فرا» یا «ما بعد» و ورس، برگرفته از یونیورس Universe، به معنی «جهان» است. نخستین بار این واژه در یک رمان علمی-تخیلی به نام «سقوط برف»، به قلم نویسندهی آمریکایی آن، «نیل تاون اِستِفِنسان» به سال ۱۹۹۲ میلادی دیده شد. در این داستان، نویسنده به آواتارهایی اشاره دارد که در متاورس، قصد دارند تا از یک شهر فرار کنند.
اما آواتار! این واژه نیز شاید برای شما نا آشنا باشد! آواتار یا اَوَتار در دایره المعارفها و لغتنامههای گوناگون، تعریف شده است. یکی از معروفترین آنها این تعریف است: در اساطیر هندو، فرودآمدن یکی از خدایان به زمین به شکلی رؤیت پذیر؛ مثال: ده آواتار ویشنوا. به زبانی سادهتر، آواتار چهرهی رایانهای انسان میشود و یا کالبد دیجیتالی انسان. به طوری که در متاورس، آواتار هویّت تامّ یک کاربر میباشد.
با توجه به اینکه متاورس یک فناوری نوین محسوب میشود، هنوز تحقیقات گستردهای بر روی آن انجام نشده است. اما آنچه تاکنون ما میدانیم، این است که در حوزهی بازیهای رایانهای به طور قابل توجهی پیشرفت کردهاست. بدان معنی که عموم مردم بیشتر جنبهی تفریحی آن را مدّ نظر دارند. در واقع متاورس، نسل بعدی اینترنت است که از محیطهای مجازی و دستکم، سه بُعدی تشکیل شدهاست و در عین حال نامتمرکز است؛ ولی پایدار.
در این دنیا (فراجهان) ، افراد میبایست مجهز به بلندگوهای واقعیت مجازی و عینکهای واقعیت افزوده باشند. البته در آینده دستکشهای واقعیت مجازی و دماغگیرهای واقعیت مجازی نیز به این حوزه افزوده خواهد شد تا گسترهی بیشتری از حواس پنجگانه را تحت الشعاع قرار دهد! تا کنون شرکتهای بزرگی بر روی این جستار سرمایهگذاری کردهاند که بیش از نیمی از آنها بازیهای رایانهای را هدف قرار دادهاند. البته در دهههای اخیر شرکتها، نرمافزارهایی نیز ارائه دادهاند که کاربردهایی غیر از بازی، همچون تجاری، اقتصادی، ارتباطی، آموزشی داشته است.
به طور کلی وقتی نگاهی از بالا به این جستار میاندازیم، شاهد هستیم که ارزآوری و سود، از مهمترین اهداف کنونی شرکتهای فعال در حوزهی فراجهان است. تا آنجا که ابرشرکتها، مالکیت مجازی کاراکترها (شخصیتها) را با قیمتهای حیرتآوری به فروش گذاشتهاند. از سوی دیگر اثرگذاری فرهنگی و اِعمال قدرت نیز در چشمانداز این شرکتها دیده میشود. در مجموع، فعلاً میتوان گفت فراجهان، بیشتر جنبهی اقتصادی دارد و ابزاری است که کاربردهای مفیدتر آن، یا شناسایی نشدهاند، و یا اینکه اساساً شرکتها مسیر مثبت خودشان را بسط نداده اند.
پیشتر اشاره داشتیم که این فناوری نوین است. لذا در این زمینه، هنوز پژوهشهای روانشناخت وسیعی که بتوان آنها را تعمیم داد، صورت نگرفته است. اما برخی تحقیقات حاکی از این است که دستکم بازیهای متاورس، با افسردگی، خشونت و تنها شدن فرد همبستگی معنادار و مثبت دارند. لذا به نظر میرسد فراجهان، ریسک فاکتورهای مکنون و یا نامحسوسی، حداقل در حوزهی بازیهای رایانهای داشته باشد.
اینک پرسش اینجاست، آیا با تمام توصیفهایی که تا کنون در این نوشته ارائه شد، میتوان کاربردهای قابل تأملی در حوزههای مختلف یافت؟
در پاسخ باید گفت؛ این فناوری نیز به مانند سایر فناوریها میبایست بررسی شود. معمولاً فناوریهای نوین ابتداء در بخشهای نظامی، اقتصادی و سیاسی مورد استفاده قرار میگیرند و معمولاً به عنوان اهرمهای فرهنگی و اقتصادی یک کشور دیده میشوند. بیتردید، تکنولوژی اثرات مخرّبی نیز دارد. اما با گذشت زمان میتوان قسمتهای مفید را از قسمتهای غیرمفید جدا کرد و مورد استفاده قرار داد.
سؤالی که مطرح بود، اینکه آیا در حوزهی روانشناخت نیز میتوان از فراجهان بهره گرفت؟ آیا میتوان یک آواتار بود؟ میتوان احساسات و هیجانهای خود را در فراجهان انتقال داد؟ آیا شناخت در متاورس معنی میشود؟ آیا در فراجهان میتوان انگیزش ایجاد کرد؟ آیا مزایای آن از ضررهای آن بیشتر خواهد بود؟ آیا میتوان آواتاری بود که اختلال سلوک دارد؟! و قسمت مهمتر اینکه میتوان درمانگرِ آن اختلال سلوک بود! میتوان در این فضا تشخیص افتراقی داد؟! درمان میتواند تداوم داشته باشد؟ از کجا معلوم فرد دیگری در دنیای واقعی به جای آواتار مجازی نباشد؟ تشخیص سره از ناسره آسانتر میشود و یا دشوارتر؟ درمانگر و درمانجو حقایق را بیشتر خواهند شنید و یا غیرحقایق؟! «آواتار، نقاب مُدرن خواهد شد یا خیر؟!» آیا اگر فراجهان به حوزهی درمان وارد شود، ملاکهای تشخیص نیز تغییر خواهند کرد؟ شما در این خصوص چه فکر میکنید؟
همراهان عزیز؛ به باور ما پاسخ علمی و مقبول به پرسشهای فوق دستکم، نیم قرن زمان میخواهد! اما میتوان گفت که علم کاربردی روانشناسی در دو سدهی جاری، جان گرفته است. نسبت به سایر علوم، علمی نوین است که با بهرهگیری از سایر علوم، به طور قابل توجهی خوب ظاهر شده است. در دنیای حقیقی نیز با چالشهایی مواجه است که با آزمون و خطا، سعی در بهبود آن دارد. بیتردید این جستار نیز در این حوزه، به مانند سایر علوم میبایست مورد ارزیابی قرار گیرد تا بتوان قدمهای علمی بیش از پیش مستحکم برداشت.
نگارنده نوشتار : دکتر محمد پرنو
در صورت تمایل به تعیین وقت مشاوره با دکتر پرنو اینجا را کلیک کنید.